کد مطلب:35545 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:137
خدایا به تو پناه می برم امیرالمومنین (ع) به هنگام بسیج ارتش عراق در صفین چنین فرمود: خدایا تو بر بی پناهی، پناه هجوم آورد چون بد روزگار در آن حصن كاو هست هم سان كوه چه باك از نداری كه دارم ترا ز گمكرده ها گر بود ماتمی بسیج سفر كرده با كاروان تو رنج سفر بر من آسان نما فراوان سفر كرده گردیده باز تو خود آن چنان كن چو بازآمدم روان گشته دل كنده از خانمان چنین خواهم ای ایزد مهربان نه بر خانه ی ما درافتد شكست شگفتا كه آن كس كه شد همسفر بود همچنان بر سفر كرده یار بلی، چون تو دیگر مددكار نیست بدان سان بزرگی تو ای دادگر [صفحه 256] به صحرا تو لب تشنه را از خطر در آن حال در خانه ها گرسنه تو همراه باشی به شهر و سفر [صفحه 257]
«اللهم انی اعوذ بك»
گریزم به سوی تو كاینست راه
پناهت مرا هست محكم حصار
نگردم از آن حمله هرگز ستوه
دل و جان و تن می سپارم ترا
چو جویم ترا نیست دل را غمی
در این راهها هست رنج گران
چو باشی مرا بهترین رهنما
كه آورده از راه رنج دراز
نباشم دل آزرده، خاطر دژم
بجایند ما را زن و كودكان
كه محفوظ داری به جاماندگان
نگردند اطفالمان تنگدست
به جاماندگان كی تواند گذر؟
به اطفال جامانده هم غمگسار
كه دشوار پیش تو دشوار نیست
كه غمخوار شهری و یار سفر
رهانی، نشانیش بر چشمه بر
بگیرد ز لطف تو زاد و بنه
به هر رنج و محنت تو ای چاره گر
صفحه 256، 257.